ایلیاایلیا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

حاصل عشقمون

زمان چه قد سریع میگذره ......پسرم خیلی دوست داریم

اولین مسافرت

1392/6/30 0:07
نویسنده : مامان و بابا
1,065 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم بالاخره تونستیم بعد از مدتها اولین بار با تو بریم مسافرت . دیروز صبح بابا محمد وسایل ها رو جمع کرد و بدون اینکه به من بگه ما رو برد گردش . رفتیم جاده هراز و بعدشم رفتیم رینه و لاریجان . بابا برامون چادر زد و بعدشم جوجه کباب کرد . ماشالا خیلی پسر آقایی بودی . به هر سه تامون خوش گذشت . فیلم و عکس هم گرفتیم . دست بابا محمد درد نکنه .

بقیه عکسها در ادامه مطلب >>

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

طاهره
30 شهریور 92 8:49
سلام ؛ هزار ماشالله چقدر جیگر شده الهی من فدای اون لبای قلو یت بشم من وای آرزو جون واقعاٌ دلم برای تو راحیل جوجوهاتون خیلی تنگ شده ایشالله هر چی زودتر هم دیگرو ببینیم ایشالله همیشه خوش باشین با گذاشتن عکساتون یکم از دل تنگیمو کم میکنین از طرف من ایلیا جونم رو یه ماچ آبدار بکن با یه دنیا آرزوهای خوب برای هر سه تایی تون


سلام طاهره جون ، منم دلم برات تنگ شده.مرسی که تندتند میای وبلاگ ایلیا سر میزنی . از طرف تو بوس محکمش کردم دردش گرفت کلی گریه کرد !!!
معصومه
30 شهریور 92 12:35
سلام آرزوجونم ماشااله چقدنازشده ایلیاجونم چهرشم انگاری داره تغییرمیکنه خیلی بامزه شدهایشااله همیشه به گردش وتفریح یه عالمه بوس ازطرف من برای ایلیاجونم


معصومه جان ممنون ... یه عالمه بوسیدمش !!!!
مهین
30 شهریور 92 19:38
ماشاا..
ماشاا....
چقدر پسر خوبی بوده
خوبه که اذیت نکرده و خوش گذشته.


ممنون که سر میزنی ، مهیار رو ببوس
امیرحسین کوچولو نفس ما
31 شهریور 92 3:18
به به همیشه به گردش..... عکسهاتون عالی بود.قربون اون ناز خوابیدنت ایلیای خاله. آرزو از طرف من بوسش نکن که گریه ش بگیره .قورتش بده بی دردسر تره.چقدر خوبه شیر خشک هم میدی، ببین جون گرفته گل پسری.نوش جونت عزیزم.دست همسری هم درد نکنه که سورپرایزتون کرده.انشاالله همیشه شاد و خوشبخت و خندون باشید.الهی آمین.


باشه خاله ی مهربون راحیل جون میترسم شیر خشکی بشه تازگیها شیر منو کمتر میخوره.ایشالا شما هم همیشه شاد باشید.
آرزو
31 شهریور 92 15:15
آفرین به ایلیا کوچولو ...اولین مسافرت زندگی ات به خیر و خوشی ....همیشه بخندی


مرسی آرزو جون سلامت باشی گلم.
مامانی
31 شهریور 92 19:08
ماشالا چقدر بزرگ شده ایلیا جون چقدر ناز شده خدا حفظش کنه
چقدر شبیه باباشه
من عکس مامانیشو ندیده بودم چه مامان خوشگلی برای خودت و پسر گلت اسفند دود کن

مرسی عزیزم آره خیلی شبیه باباشه چشمات قشنگ میبینه گلم از طرف من دختر نازتو ببوس.
امیرحسین کوچولو نفس ما
1 مهر 92 1:58
نگران نباش خیلیا رو دیدم فقط یک وعده شیر خشک میدن و هیچ مشکلی هم پیش نمیاد.فقط و فقط یک وعده اونم شب.اصلا نگران نباش اون به اندازه نیازش شیر میخوره و گرسنه نمیمونه.تو فکر میکنی تعداد وعده ها کمتر شده ولی مک زدنش با بزرگتر شدنش قویتر میشه و تو هر وعده شیر بیشتری میخوره واسه همین امکان داره وعده هاش یا مدت زمان شیر خوردنش کم بشه.اصلا نگران نباش این وروجکا از شکمشون نمیگذرن.واسه همین قدرت مک زدنشونه که هرچی بزرگتر میشن زمان کمتری واسه شیردهی لازمه.


مرسی راحیل واقعا خیلی خوب ادمو راهنمایی میکنی خانم دکتر همیشه به من دلداری میدی امیر حسین و محکم ببوسش.




سحر
1 مهر 92 11:47
سلام آرزو جونم،ایشالله همیشه خوب و سلامت باشید و همش برید گردش و تفریح.گل پسرتم هر روز داره خوردنی تر میشه ماشاله.از طرف من حسابی ببوسش.
راستی ببخشید که دیر به دیر به وبلاگت سر میزنم آخه روزای فرد کلاس دارم ی کم سرم شلوغه ولی سعی میکنم زود زود به وبلاگت سر بزنم.دلم برات تنگ شده از طرف من خودتو بغل کن.


مرسی سحر جون منم خیلی دلم برات تنگ شده ممنون که به ایلیا سر میزنی خاله مهربون بوس بوس.
مامان سونیا
2 مهر 92 13:08
همیشه به گردش عزیزم خوش باشید بوس جیگر خاله


مرسی سونیا جون
سهیلا
4 مهر 92 16:52
وای عزیزم چقدر بزرگ شده ماشا الاه ایشالاه همیشه در کنار هم خوش باشید.


سلام سهیلا جان . مرسی عزیزم سلامت باشی
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
4 مهر 92 20:00
واااااااااااای چه روز قشنگی همیشه ب گردش عسیسم ایشالا همیشه بهتون خوش بگذره عسل خان


ممنون خوش باشی